گلستان نوروزش را با خشم طبیعت شروع کرد وخوشحالی تحویل سال نو ناخواسته به محاق رفت.

گلستان نوروزش را با خشم طبیعت شروع کرد وخوشحالی تحویل سال نو ناخواسته به محاق رفت.

یاداشت :

تصاویر واخبار بیانگر درد ورنج ومشقت هموطنان عزیزماست که دل هر بیننده ایی را بدرد اورد ونوروز درکام همه تلخ گشت. در بطن اخبار نوعی سردرگمی رخ می نماید. سردرگی که تکرارش پایانی ندارد وخود شده است سرسلسله دردها ومصیبتها. کشور ما دائم درمعرض بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله،برف وبوران وسایر اشکال خشم طبیعت است. متاسفانه هربار که رخ میدهد خسارتهای جبران ناپذیر جانی، مادی ومعنوی برمردم تحمیل میشوند. قصه ها وداستانهای تلخ مشابهی گزارش میگردد. نه عبرتی نه یادگیری نه سازماندهی نه هدایتی نه مدیریتی هیچ. اما پای ادعا که میشود برای همه دنیا نسخه میدهیم. همه اینها نشانگر یک امر تاسف برانگیز است. عدم اگاهی وبکار گیری مهارت و دانش درمدیریت نه درایام بحران ونه غیر بحران است. تفوق شو های بی پایان بر کار با کیفیت. ارائه کار با کیفیت برای روزهای مبادا نیازمند بهره گیری از انسانهای با دانش وماهر و وظیفه شناس است. انسان ماهر و با دانش زیرساختش را بگونه ایی میسازد که دربرابر بلایا بیشترین مقاومت را داشته باشد. مدیر ماهر فکر روزهای مبادا را مدبرانه کرده است، درایام بحران وظایف همه دستگاهها حتی مردم از قبل معین است وبارها تمرین شده است وبا زنگ خطری همه میدانند چند چند اند و میدانند تحت مدیریت چه نهادی ویا چه کسانی باید کارکنند ومنابع با مرکزیت رسانه ها چگونه تخصیص یابند.  ازتجربه های بشری درمهار بحرانها استفاده مطلوب میکتد. برای روز های بحران تجهیزات وفرایندها و روتینهای مربوطه تدارک دیده میشوند. نقش بی بدیل رسانه ها اعم از ملی واجتماعی معین میشود. درایام بحرانها مشخص میشود چند مرده حلاجیم. درایام بحرانها فرق بین ادعا وحل مسئله روشن مبشود. درایام بحران خسارت عدم بکارگیری انسانهای لایق وکاردان صدچندان هویدا میشود. مدیر لایق وکارا با تدابیر ویژه اش درد ورنج مردم اش را درایام بلا کاهش میدهد. سازمانهایی که یادگیری سازمانی سرلوحه کارشان است اجازه تکرار رفتارهای ناکارامد مشایه را نمیدهند. هربار که طبیعت به خشم می اید وخسارتی به بار مینشیند یا فسادی مخقق میشود ویا اختلاسی برملا میگردد بیشتر وبیشتر به این مهم معتقد میشوم که تا انسانهای درست (وظیفه شناس ومتعهد) با مهارت ودانش لازم در موقعیتهای مناسب جایگزین ادمهای نادرست،غیر ماهر که بعضا درجایگاههای مهم گمارده شده اند نشوند قصه های تلخ ودرداورما تکرار خواهند شد واین یعنی اصرار بر یک امر غلط وملتی که چنین اصرار بی موردی کند دراینده تاریخ میشود متهم ردیف اول کتب تاریخ بی خردی. باز هم سیل وزلزله و…خواهد امد اما وظیفه ما کاهش درد ورنج مردم از طریق مبارزه با بی خردی در تمام ابعاد مدیریتی است.

دکتر محمدرضا سعیدی-سوم فروردین نود وهشت.