با نام و یاد خدای مهربان
اصل ۱۲۷ قانون اساسی راه کاری موثر برای توسعه جزیره زیبای کیش
اگر چه پس از سه دهه همکاری نزدیک و فعاالنه از سال ۱۳۷۱ از عرصه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جدا شده ام ولی ازعلق و عالقه وافرم تا سرحد تعصب از این مناطق ذره ای کم نشده و وظیفه ام می
دانم آنچه را در این مدت آموختم، تجربه کردم، دیدم و شنیدم و گفتم را بی کمترین چشم داشتی در اختیار هر فرد و نهاد و سازمانی قرار دهم، همان طور که طی حدود این دو سال شیوه ام بوده است.
بیاد داریم که مناطق آزاد و ویژه از دل نخستین قانون برنامه پنج ساله توسعه کشور ۱۳۶۸-۷۲ برخاستند.
تقارن برنامه پنج ساله نخست با سال نخست پس از دفاع مقدس، نشان از اهمیت و ضرورتی می کند که
ی کارگزاران اجرایی وقت نظام، برای گذار مطلوب از
اقتصاد کامال دولت دوران جنگ به اقتصاد بازار رقابتی قائل بودند .
شاید بدین خاطر ابزار مناطق آزاد و ویژه که از پدیده های نظام بازار به شمار میروند در اولین برنامه در کانون توجه برنامه ریزان اقتصاد ملی قرار گرفته است.
در بسیاری از اسناد فرادستی هم چون برنامه های پنج ساله، سیاست های کالن اقتصاد مقاومتی، احکام دائمی برنامه های توسعه و … برجایگاه و استقال این مناطق تاکید شده اما در عمل به ویژه از سال۱۳۸۴ به بعد، به رغم افزایش تعداد مناطق مورد بحث، آن طور که باید از سوی مقامات در سطح ملی پذیرفته نشده اند. اصل ابتدای سازمان و مدیریت یعنی تناسب اختیار و مسئولیت نادیده گرفته شده و مدیران با داشتن اختیارات قانونی، چندان از ابزار الزام برای استفاده از اختیارات مندرج در قانون و مقررات
برخوردار نیستند، چنین روالی یعنی کاهش دامنه اختیارات در طول سالیان اخیر رو به فزونی بوده است.
البته محدودیت های ناشی از تحریم های تحمیلی و ضرورتهای تنظیم بازار در سطح کالن در این زمینه جای خود دارد.
علاوه بر بی ثباتی های مقررات و مخدوش شدن وحدت رویه، سایه ی سنگین تغییرات مداوم مدیریتی نیز، آسیب بزرگ دیگری بوده و هست که بر معضالت و گرفتاری مناطق آزاد به شدت افزوده و انجام امور را از روال طبیعی و قبلی خود خارج کرده است .
اجازه بدهید نمونه ای از این بی ثباتی ها را برای درک عمق آن، بیان کنم . در نیمه ی اول سال ۱۴۰۰ که برای چند ماهی، آن هم بر اساس ضرورت
هایی که این نوشتار در پی طرح آن نیست، مسئولیت منطقه آزاد کیش را عهده دار شدم، روزی با سرمایهگذار محترم هتل در شرف اتمامی در جنوب جزیره دیداری داشتم، ایشان نخستین هتل پنج ستاره با برند گرند ملینا )گروه هتل های بین المللی اسپانیایی ( را در کشور و در جزیره احداث کردند )به استثنا هتل فرودگاهی نووتل در شهر فرودگاهی امام خمینی(. درخواست سرمایه گذار عبارت بود از صدور مجوز برای واردات -۵ ۶ دستگاه خودروی مخصوص برای انتقال مسافرین در سطح جزیره بر اساس نظر
صاحب برند، در مقابل این درخواست معمولی، در پاسخ او با این همه زحمت و انجام کاری ستودنی، مانده بودم چه بگویم؟ یعنی مسئول مهم ترین منطقه آزاد کشور کمترین اختیاری حتی در حد تجویز ورود چند دستگاه خودرو را نداشته و بایستی در پی توجیه بر آید. در خصوص بی ثباتی مدیریتی نیز، همین بس، در همین منطقه آزاد کیش از اواخر سال ۱۳۸۷ تاکنون ۱۲ نفر بر کرسی مدیریت تکیه زدند یعنی به طور میانگین یک سال و اندی، این در حالی است که در همین نزدیکی ها و در آن سوی جزیره، منطقه آزاد جبل علی، اگر تغییری هم در مقررات داشته باشد فقط برای ایجاد تسهیالت و امتیازات بیشتر است و در حوزه مدیریتی هم همان فردی که با اختیار تام در سال ۱۹۸۵ به این سمت گماشته شد همچنان پرقدرت در راس سازمان، نشسته و مدام الگوهای جدیدی از موفقیت های مدیریتی خود ارائه می دهد.
در نشست مدیران ادوار سازمان منطقه آزاد کیش که اخیرا” به ابتکار و اهتمام مدیریت عامل این منطقه برگزار شد، اشاره کردم ای کاش این جمع صاحب نظران و دلسوزان کیش بود نه مدیران ادوار، یعنی ثبات داشتیم نه این همه تغییر! نکات یاد شده با طرح واقعیت هایی ناخوشایند بر آن است که بگوید سازمان منطقه آزاد کیش به اقتدار و اعتبارمحتاج است و تا آن را کسب نکند، محدودیت های قانونی و اجرایی برداشته نشود، اجازه استفاده از
سازمان استقال ل رای برای اعمال مدیریت نداشته باشد، نظارت ها روندها را کند و اختیارات داده نشود،
دچار اختالل نکند، دخالت ها جای خود را به حمایت ندهد، یک پارچگی مدیریتی به رسمیت شناخته نشود ، رشد و یادگیری، نو اوری، بهبود مستمر، ارتقای عملکرد فرآیندها و رضایت مشتری و …. در سازمان اساس قرار نگیرد، بدون هیچ مالحظه ای باید گفت راه به جایی نخواهیم برد و هیچ تردیدی نیست که راه و رسم این چند ساله و ناپایداری ها هم چنان تداوم می یابد.
از این قلم با بضاعتی اندک ولی با سابقه ای دیرین، انتظار میرود فقط به بازگو کردن درد دل بسنده نکند
و چاره کار را هم بگوید:
بدون هیچ مقدمه ای پیشنهادی اجرایی را شاید برای آخرین بار مطرح میکنم، چون بارها و بارها با دست کاران جزیره به خصوص سازمان های مردم نهاد کیش در میان نهادم و خواستار حداقل راه اندازی کارزاری برای تبدیل این پیشنهاد به یک مطالبه عمومی شدم که به هر علتی قادر یا مایل به انجام این کار نبودند.
در اینجا باید اشاره کنم هر عقل منصفی می پذیرد جزیره کیش یک استثنا در موقعیت جغرافیایی ایران عزیز ماست. کوچک و محدود، محصور طبیعی، دارای زیرساخت های نسبی و رفاهی و… و همین مزیتهای اولیه کفایت می کند که از کیش به عنوان یک موقعیت منحصر به فرد، یاد شود .
کیش با هیچ منطقه آزاد دیگری قابل مقایسه نیست حتی، در یکی دو سال اخیر خواستم دو منطقه آزاد جزیرهای کشور را برای نگاه ویژه مطرح کنم و سعی کردم با مدیران منطقه آزاد جزیره دیگر موضوع پیش گفته را در میان بگذارم ولی چندان رغبتی ندیدم لذا، از آن صرف نظر کردم. بدیهی است که کیش از آن جزیره هم متفاوت است حداقل به خاطر محدودیت وسعت، یک پارچگی مدیریتی و شبکه های زیرساختی و امکانات رفاهی، با اشراف نسبی به کم و کیف مسائل مناطق آزاد ایران، به جرات میتوان گفت کیش با نیم نگاهی مهربانانه تر از سوی سطوح ملی تصمیم گیری حتی در کوتاه مدت میتواند به منطقه آزادی الگو برای کشور در شکل گیری حکمروانی موثر
محلی و کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود.دور نمیبینم عالوه بر اینکه حداقل بخشی از سرمایه های انتقال یافته ما به آن سوی آبهای خلیج فارس به این جزیره منتقل شود، سرمایه گذاران خارجی نیز ، بدین جزیره روی آورند.
برای دستیابی به چنین هدف بزرگ و ارزشمندی، هیچ عاملی مهم تر از همدلی، همراهی و مشارکت فعالانه و همه جانبه همه ارکان جزیره )بخشهای دولتی،عمومی، خصوصی و مدنی( با سازمان منطقه آزاد کیش نخواهد بود. تجربه ها تایید می کند اگر اراده و تفاهم جمعی برای طرحی این چنین، از سوی فعالان و کیشوندان محرز شود ، بی گمان همراهی مثال
زدنی را شاهد خواهیم بود.شواهد زیادی حکایت دارد که اگر سازمان از جان ب به خصوص کیشوندان و سازمانهای مردم نهاد، حمایت و تقویت
شود هیچ دستاوردی دور از دسترس نیست. از جمله ابزار کارساز و کارآمدی که قادر است پیشنهاد یادشده را عملی سازد استفاده از ظرفیت های
قانونی اصل ۱۲۷ به جای اصل ۱۳۸ قانون اساسی است. در شرایط کنونی به ویژه پس از دوره های کوتاه مدیریتی، ایجاب میکند مطالبه عمومی بجای طرح مسائل جاری و ُخرد، حول محور اصل ۱۲۷ سامان یابد، بدین مفهوم که مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش جدا از سایر مناطق آزاد طبق اصل
مذکور از اختیارات نسبتاً باالتری به خصوص از حیث اتخاذ تصمیمات و تدابیر مقتضی برخوردار شود.
در چهارچوب این اصل مدیرعامل )یا رئیس ( سازمان منطقه آزاد کیش بر اساس مصوبه هیئت وزیران، ماموریتهای مشخصی را به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور بر عهده گرفته و مهم این که تصمیمات او در حکم تصمیمات رئیس جمهور و هیئت وزیران است. در این صورت سازمان میتواند
مقتدرانه ، منویات قانونی را به اجرا درآورد و فارغ از اشکالات فراوان بیمورد و پاسخگویی به این و آن ، جزیره را به سمت و سوی راهبردهای مندرج در طرح جامع رهبری کند و راه برای ادامه رشد نامتوازن و تلخ جزیره مسدود و شهرهوشمند و بدون کربن) شاخصه های مورد تاکید برای کیش در طرح جامع مصوب ۱۳۸۴( به واقعیت خواهد پیوست.
نگارنده بارها در مذاکره با کنشگران اجتماعی وفعاالن اقتصادی جزیره، آمادگی اش را برای طرح و توجیه موضوع مورد پیشنهاد اعالم کرد، چون مدت هاست راجع به مبانی نظری آن غور و بررسی کرده و به همین دلیل حاضر است
در هر نشست کارشناسی و تصمیم سازی و تصمیم گیری حضور یافته و نقطه نظرات خود در این زمینه را تبیین کند.
البته باید یادآور شد راه پیشنهادی مورد اشاره تنها گزینه برای ساختن کی ش مدرن نیست و به یقین با طرح عمومی این
پیشنهاد چه بسا راه برای گزینه های بهتر و ایده های نوین به منطور برون رفت از وضعیت نامطلوب کنونی، از سوی دردآشنایان کیش، گشوده شود.
اگر همگی منافع شخصی، گروهی و سازمانی خود را در امتداد منافع عمومی جزیره تعریف نکنیم و نخواهیم در نظر و عمل اقتدار سازمان را سرلوحه و وجهه همت مان قرار دهیم، مطمئن باشید دیری نخواهد پایید که این حداقل ها هم از دست میرود و این قافله تا به روز حشر لنگ خواهد ماند.
بیاییم دست در دست یک دیگر دهیم به مهر برای این که سنگ بنای زیبایی را که در این جزیره، خادمان و دل سوزان و کیش دوستان، بنیاد گذاشتند و چراغی را که برافروختند همواره تابنده باشد، ما هم سهمی داشته باشیم و ارث و میراث ما برای آیندگان، اسم بزرگ و ماندگاری باشد در پای سربلندی جزیره تا نسل های آتی برخود به بالند. با آرزوی سرفرازی کیش از همه عزیزان درخواست دارم به دور از هر گونه حب و بغض، موضوع را به دقت به نقد و
نظر کشیده و برای غنای محتوای پیشنهاد تقدیمی و هم چنین نحوه ی اجرایی آن و طرح گزینه های جایگزین اعالم نظرکنند.
عزیزانی که در این مورد از همراهی و هم فکری و اشتراک گذاری دریغ نمی ورزند در خور ستایش اند و قدردانیاز آنان را وظیفه ی خود می دانم …..؛
شاد باشید و نیک فرجام…..؛ آهنگران
نظر شما