یاداشت سردبیر ؛ بهمن عبدالهی
آیا امروز خبرنگاران نقاد در این زمره این افراد از جامعه قرار گرفته اند!؟
محروم نمودن افراد نخبه از امکانات و سرانه های فرهنگی و اجتماعی حتی شغلی ترفندی است جدید برای کنترل و مدیریت و یا حذف خبرنگاران نقاد و مردمی که در پی روشنگری و انعکاس معایب جامعه در راستای رفع مشکلات و معایب جامعه هستند امروز با چنین ترفند و رویکردی از جانب برخی از مدیران مواجه شده اند.
حال تئوری و روش انتخاب مقابله چگونه است ، راهی است که میآیند و پیش میگیرند و مییابند و بعضا موفق نیز هستند.
اما در طولانی مدت اثرات سو و جبران ناپذیر فشار و ترد و محرومیت های تحمیلی نخبگان و نقادان منصف و صدوق جامعه میتواند به طرز و روشی دیگر در جامعه سر درآورده و حقانیت خود را ثابت کرده و حامیان و طرفداران خود را یافته و ادامه طریق نماید.
تئوری انتخاب به این سؤالات و صدها سؤال نظیر آن که چرا روابط انسان ها آسیب می بیند این گونه پاسخ می دهد: “چون آدم ها می خواهند همدیگر را تحت کنترل و اجبار خود در بیاورند.”
ممکن است برخی از مکانیزم های کنترلی، بسیار خشونت بار باشد. مثلاً در دوران برده داری، اربابان به زور شکنجه و شلاق ، برده ها را تحت کنترل و اجبار خود در آورده بودند. اما کنترل همیشه محسوس و خشن نیست.
▪︎یک معلم، با مکانیزم نمره و روش های انضباطی دانش آموزانش را کنترل می کند.
▪︎والدین با روش های تنبیه و تشویق بر فرزندانشان اعمال حکومت می کنند.
▪︎همسران نیز با صدها روش، از اخم و کنایه زدن گرفته تا دعوا کردن و حتی کتک کاری، سعی در کنترل همدیگر می کنند.
▪︎کارفرمایان هم روش های خاص خود را برای تحمیل اراده های خود بر کارمندان و کارگران خود دارند و متقابلاً کارمندان و کارگران هم روش های خود را برای فرار از این اجبارها و تحمیل خود بر کارفرمایان به کار می برند.
همان طور که می بینید، در دنیایی زندگی می کنیم که همه سعی می کنند خود را به نحوی بر دیگران تحمیل کنند و این، منشأ اصلی نارضایتی است. خیلی از ما دوست داریم دیگران طوری رفتار کنند که ما می خواهیم و آنها نیز می خواهند ما طوری رفتار کنیم که آنها می خواهند. این اجبار و کنترلگری متقابل، یک تنش دائمی ایجاد می کند و انسان ها و رابطه هایشان آسیب می بیند: هم کنترل کننده ها و هم کنترل شونده ها.
○نکته مهم اینجاست که تلاش برای کنترل دیگران در نهایت بی فایده است یا حداقل، چندان موفقیت آمیز نیست.
■خلاصه کلام آن که هر فرد ناخرسند درگیر یک یا چند حالت از حالت های زیر است:
– می خواهد فرد دیگری را کنترل کند.
– فرد دیگری در صدد کنترل اوست.
– او و فرد دیگری متقابلاً در صدد کنترل همدیگر هستند.
– او می خواهد خود را مجبور به کاری کند که دوست ندارد (درگیری درونی: مانند ادامه دادن ناگزیر یک شغل یا ادامه دادن زندگی مشترک به خاطر فرزند).
در نتیجه توصیه میشود که افراد تصمیم ساز و تصمیم گیر در مقابله با تعامل و ایجاد تعادل در جامعه و بررسی عملکرد نخبگان و روشنفکران و نویسندگان اندکی با دور اندیشی و خردورزی مسیر روشن بدور از تنگ نظری و وارد کردن افکار جناحی و سیاسی بر تصمیمات راه تعادل و تعامل را پیش گیرد.
نظر شما