مریم میرزاخانی که در فضاهای انتزاعی هندسی سیر میکرد جهان را چگونه میدید و اگر با پدیدهای تازه روبهرو میشد چگونه در ذهن خود به آن ساختار میبخشید؟
چنان که شنیدهایم پژوهشهای او در زمینههایی آن قدر تخصصی از ریاضیات متمرکز بود که شاید تنها چند ده نفر در جهان بتوانند با دقت بدانند که او چه کرده است، از این منظر در نگاه نخست عجیب است که این همه همدلی از تک تک مردم در این واقعهی دردناک میبینیم، اما بیشتر که دقت کنیم، میبینیم هر چند مهمترین بخشهای زندگی او و افتخارات او همه از جنس علم و برای مردم عادی دور از دسترس و درک بودند، اما در حاشیههای زندگی او نیز چیزهای زیبای بسیاری یافت میشود که میتوان از آنها درس آموخت.
یکی از درسهایی که میتوان از او آموخت این است که بالاترین رتبهی علمی جهان را در سن زیر چهل سال در شرایطی به دست آورد که هم مادر بود و با همسر و فرزند خود زندگیای زیبا و مادرانه و همسرانه داشت و هم مدت مدیدی بود که در جدال با سرطان بود. این روحیه که با این همه کار و این همه نامرادی دست از تلاش نکشید و کاری کرد که بسیاری از مردم آسودهتر و سلامتتر نتوانستند کنند، هم زیبا است و هم درس بزرگی است.
دوستی گفت در یکی از شبکههای اجتماعی صفحهای از او یافته است که او گاهی یک سطر در آن مینوشته است. دو یادداشت را نقل کرد که شگفتانگیز بودند. شگفتانگیز از این جهت که بسیار ساده و روشن و در عین حال عمیقا انسانی هستند. یک یادداشت این بود که «رمز موفقیت تلاش است و تلاش است و تلاش» و دیگری این که «زمستان و آغاز سال نو نزدیک است به کمک همه نیازمندان بشتابیم.»
نمیدانم در آن دورانی که میرزاخانی درگیر بیماری خود بود چنین ارتباطاتی نیز بین بیماری خورنده سرطان و فضاهای ذهنی برگرفته از ریاضی پیدا میکرد؟ آیا چنین فضاسازیهایی به التیام دردهای او کمکی میکرد؟ آیا جهان ریاضی و جهان بیماری سرطان در ذهن او با هم تلاقی کردند؟ نمیدانم. اما آنچه اتفاق افتاد میتواند راهی برای رهایی هزاران بیمار دیگر نیز محسوب شود. این که ما با ذهن خود فضاهای آزاردهنده خود را عوض کنیم، چارچوبها را تغییر دهیم و سبب شویم که دنیا به شکل دیگری خود را به ما نمایش دهد. اینگونه راحتتر میتوانیم بر آلام خود فائق آییم.»
دانشمندی در بالاترین سطح جهان باشی و به جای بالیدن به نبوغت از اهمیت تلاش بگویی و به جای بی اعتنایی به جامعهی پیرامونیت از قبل از آغاز زمستان به فکر نیازمندان در سال نو باشی. اینها الگو نیستند؟ هستند. زیبا نیستند؟ هستند. غیر قابل دسترس هستند؟ هرگز. چنین است که ما که چندان ارتباطی با کار علمی او نیز نداریم میتوانیم این همه از هموطن بودن با او خوشحال باشیم و در از دست دادنش اندوهگین.
روحش شاد و یادش در دلها سبز و ماندگار
نظر شما