اگر باران به کوهستان نبارد ، به سالی دجله گردد خشک رودی
اینگونه که از شواهد پیداست ؛
دولت محترم تصمیم به ادامه ی قرنطینه با ضوابط محکم ندارد و بنا دارد از یکی دوهفته ی آینده به ترتیب اولویت اقدام به اجازه ی بازگشایی کار و کسب دهد .
گویا اوضاع را چنین برآورد کردند که نیازی به ضرب و زور نیست و اگر قرنطینه ی اجباری را ادامه دهند ؛ خرج مردم میافتد به گردنشان و گرفتاریشان چند برابر کرونا گرفتن یا از دست رفتن جانِ آدمها خواهد شد .
این ویروس لعنتی
هر بدی ای که داشت ؛
چند خوبی هم داشت .
یکی ش به چشم دیدن و ملموس شدن دیدگاه روسای کشورها نسبت به مردمشان بود .
مملکتی که آنقدر ثروت خدادادی دارد و مردمش به دلیل یک حادثه ی جهانی باید تحمل فقرِ دولتش را کند و مطابقِ مردمان کشورهای فقیر با آنها رفتار شود را چه باید به مسئولینش گفت ؟!
مشخص است
منِ شهروند که کاسبی حرفه ی من است چنانچه حمایت نشوم برای خرج روزانه ام ناچار میشوم دل به دریا زنم و فارغ از عواقب خطرناکِ این بیماری بر سر کار روم و به آب و آتش زنم .
اینکه ناقل خواهم شد یا نه دیگر مهم نیست ؛ اینکه میتوانم در این بلبشوبازار پول درآرم یا نه مهم نیست ؛ فقط از دید حضرات این مهم است که من خود بروم و ببینم نمیتوانم درآمد داشته باشم و خودم متوجه شوم که ممکن است ناقل بیماری به خانواده ام شوم و خودم خودم را مقصر کنم و بر سر خود زنم که چه آدمِ بی عرضه ای هستم که نتوانستم جوری زندگی و کار کنم تا امروز بشود در خانه بمانم و از کیسه خورم !
وقتی چند صباح دیگر ؛ تعداد ما وا خورده های اقتصادی زیاد شد ؛ آمار خودکشی ؛ دزدی ؛ غارت و امثالهم بالا خواهد رفت و جرم ها افزایش میبابد و تاوانِ تصمیمات غلطِ دولتمردان را به گونه ای دیگر اقشار مختلف مردم خواهند داد .
چطور ممنکه یک شهروند معمولی این جامعه بتواند شش ماه آتی را ببیند ولی حضرات دکتر و مهندس تصمیم گیرنده و مسئول نبینند ؟؟؟!!!!!
حتما باید شاهد درگیریِ طبقات مختلف اجتماع با یکدیگر شویم تا دولت و تصمیمگیران سر کیسه را شل کنند ؟!
بخش خصوصی سالهاست به اشکال مختلف توسط دولتهای مختلف دوشیده شدند ؛ به هوای روز مبادا که دولت پشت و پناهشان شود ؛ امروز همان روز مباداست .
من ایرانی
فرقم با آن عرب امارات نشین چیست ؟
فرق ما در دولتهایمان است و نه در مردم .
کشوری که خاک شیرین ش را یواشکی از ما میبرد تا صاحب گل و چمن شود ؛ میلیاردها دلار خرج میکند که یکصدم پیست اسکی دیزین ما را داشته باشد ؛ میلیارد میلیارد میدهد که صدای آب یک رودخانه را درآورد ؛ مس ؛ آهن ؛ سیمان و… ندارد ، چگونه توانسته دنیا را مات و مبهوت خود کند و آسایش و آرامش را در شرایط عادی و بحران برای مردمش فراهم کند ؟
در همین بحران کرونا چه میکند که دولت فخیمه ی ما در یک قدمی ش نمیتواند ببیند و بشنود ؟!
امروز وقت حمایت دولت از بخش خصوصی کشور است .
امروز سازمان منطقه ی آزاد کیش که قدر قدرت شدنش را از مردمانش دارد ؛ میبایست حامی بخش خصوصی ای شود که حیات ش را مدیون آنان است .
ما از صفر صد ساختیم
ما ثابت شده ایم
حال نوبتِ سازمان است که خود را به مردمش ثابت کند .
از کجا نمیدانم !
همانطور که به وقتش طلب میکرد و کاری به این نداشت ما از کجا باید جفت و جور کنیم و تقدیم کنیم !
سازمان تامین اجتماعی کیش
که با غلطاندن بهره و جرایم آنقدر بدهکارمان کرد که دیگر جرات بسویش رفتن را نداشتیم و دفترچه هایمان را باطل و تمدید نکرد ؛ بابت سالها پول دادنهای ما ؛ امروز باید به میان آید و دست کارگر و کارمندانمان را بگیرد .
بانکهایی که سالها بهره نوش جان کردند و کلفت و کلفت تر شدند و برای ده هزار تومان در سال اس ام اس را بر رویمان قطع کردند ؛ کجایند ؟! همانهایی که آبروی وام گیرندگان را نزد ضامنین شان بردند و بذر نا اطمینانی بین مردم افشاندند ؛ کجایند ؟! الان ما در بخش خصوصیِ واقعی کیش به وام کم بهره ی دراز مدت برای دوام نیازمندیم ؛ چطور نمیبینید و پیدایمان نمیکنید ؟!
اداره ی مالیات بر درآمدی که خود را به مناطق آزادی چون کیش تحمیل کردی و با پول ما مردم در بهترین نقطه ی تجاری جزیره ساختمانی خوشگل و پر از کارمند بپا کردی و صد دفعه تن مان را لرزاندی و جریمه بستی و بخشیدی و خندیدی به ما ؛ کجایی ؟!
چرا یک اطلاعیه ی دلگرم کننده صادر نمیکنی ؟ چرا از آن بنرهای بزرگ ت در جای جای شهر نمیزنی و دلمان را خوش نمیکنی که امروز هم میبینی ؟!
جوامع محترم صنفی ؛ عزیزانی که سالهاست تا حق عضویت نگیرید ؛ ما را به بازرگانی برای اخذ مجوز معرفی نمیکنی ، الان کجایی ؟! بخشنامه های تعطیل کن ت را میبینیم ولی راهکار نمیدهی چرا ؟؟؟؟؟ چرا نمیگویی کاسبی که میدانی هشت ش گرو ی نهش است تعطیل کرد از کجا اجاره و بدهی و حقوق دهد و چک ش را پاس کند ؟! تعطیل کن را که همه بلد هستیم ؛ نمیدانیم تعطیل کردیم چه کنیم ! آنرا بگو تا دیرمان نشده .
ما در بخش اقتصادی کیش تنها مانده ایم ؛ کجایید ؟؟؟!
آقایان مسئول
ضمن تشکر از تمام کارهای خوب و درستی که در این یک ماه و نیم اخیر کردید ؛
برای بی توجهی و عدم دلجوییِ اقتصادی تان از کیشوندان ؛ بسیار بسیار ناراحت و دلشکسته ایم .
این کیش اگر هست
بخاطر آنانی هست که به آب و آتش زده اند و جانها و مالها دادند ؛ مو سفید کردند و سلامت روح و روانشان را به قمار گذاشتند .
امروز
بزرگ و کوچک مان
را نه برای چند سال ؛
فقط برای چند ماه باید اداره کنید .
به آب و آتش زنید ؛ پاسخگوی مردمتان شوید ؛ با حلوا حلوا کردن دهانی شیرین نمیشود ؛ به میدان آیید ؛ حال نوبت شماست به عینه ثابت کنید از مایید .
از سرمایه گذار کلان تا کارگر ساختمانی را باید در پناه خود گیرید ؛ حتی آنهایی که میدانستید مجوز ندارند و میگذاشتید کار کنند را باید امروز محافظت کنید ؛ این کشتی توسط همه ی اینان ساخته و مورد بهره برداری ست و برای اطمینان از جان و مال ؛ ناخدا ، افسران و پرسنلی آنرا را اداره میکنند که مدعی ند در هر شرایطی توانمندی سکانداری و محافظت از کشتی و سرنشینانش را داشته و دارند ؛ اجازه ندهید کیش ، تایتانیک شود .
پانزدهم فروردین ۹۹
بابک لطیفی
نظر شما