یکی از راهبردهای کاهش ناامنی آب در جهان که در مقیاس خانگی و کشاورزی معیشتی بسیار مورد توجه قرار گرفته است، نصب سیستمهای ذخیرهسازی محلی است که آب باران (معمولاً پشت بامها)را جهت استفاده مکمل آب شرب ملی ذخیره میکند.
تجربیات جهانی نشان می دهد که با سیستمهای جمعآوری آب باران خانگی (DRWH) که ساخت آنها نسبتاً آسان است، میتوان مشکلات مناطقی که درمعرض خطرناامنی آب هستند را کاهش داد. نصب این سیستمها در مناطقی از جهان به عنوان یکی از مشاغل تقاضای زیادی دارد و ژاپن به تجاری سازی و تولید و عرضه جهانی این سیستمها روی آورده است!
بعنوان مثال در اوگاندا تقریباً ۲۱۰۰۰مخزن جمع آوری آب باران وجود داشت که به ۱۲۶۰۰۰نفر یعنی حدود۱٪ از جمعیت روستایی را آبرسانی می کردند. با مطالعه اثر مطلوب این سیستم ها در کیفیت زندگی؛ سیستم DRWH ارتقا داده شد و در اندازه مناسب در جهت برآورده کردن نیازهای آبی عرضه شد ه و هم اکنون این سیستمها آب مورد نیاز هزاران نفر را تامین می کند.
هرچند مخاطرات ناپایداری اقلیمی و بارش در استفاده از این سیستمها تأثیرگذار است؛ اما این سیستمها تاکنون توانسته اند تا حد زیادی از جوامعی که با تهدید و ناامنی آبی مواجه بوده اند حفاظت کنند.
جمعیت نیز مانعی برای اجرای آن نبوده است، چرا که هر خانه ای پشت بام خودش دارد و باران سخاوتمندانه برای همه می بارد.
تحقیقات در حال انجام در اوگاندا نشان میدهد که هزینه سیستم جمع آوری آب باران که توسط خانواده ها انجام میشود و همچنین آموزش سالم سازی آنها برای شرب از هزینه ساخت پروژه های سنگین، بسیار ارزانتر و کارآمدتر بوده است.
نکته جالب توجه این است که صدها سال از این روش در مناطق کویری و جنوب ایران برای استفاده و ذخیره سازی آب کاربرد داشته و معدودی از آب انبارها هنوز مورد استفاده قرار میگیرند.
سیاست حذف مشارکت مردم در تامین آب و همچنین دامن زدن به معضل البته پرمنفعت سدسازی و انتقال آب در تریبونهای اعتبارساز سیاسی؛ موجب شده که این روشهای کارآمد که هم اکنون با تکنولوژی های جدید مدرن و تجاری شده است؛ از ذهن مردم پاک گردد.
بجای آموزش مردم برای بکار گرفتن این راهکارهای سودمند و حتی اشتغالزا؛ در مناطقی از کشور برخی برای آب باغ ویلاهایشان حتی به آب دزدی روی آورده و یا از راههای غیرقانونی و فراقانونی و مجرمانه چاههای غیرمجاز احداث کرده اند !!
آنهم درحالیکه در همه نقاط ایران زمستان آنقدر باران می بارد که هر خانواده بتواند صدها لیتر آب در مخازن زیرزمینی یا تعبیه شده ذخیره و لااقل برای آبیاری و حتی در کشاورزی معیشتی از آن استفاده کند.
حکمرانی نابکار و ناکارآمد منابع آب نه تنها اکوسیستمهای طبیعی کشور را با صدها پروژه سدسازی و انتقال آب و اکنون چاه ژرف و کشاورزی فاجعه بار آسیب پذیر و حتی نابود کرده است، بلکه با حذف مشارکت مردم و نابودی معنای آب و حفاظت از آن در سیستم ذهنی عموم مردم، موجب شده که آنها راه حلهای باستانی بقا را نیز فراموش کنند و سدسازی و انتقال آب را تنها راه حل نجات خود انگارند.
سیستمهای اجتماعی و فرهنگی کارآمدی که قرنها از مردم در مناطق کم باران در برابر خشکسالی محافظت کرده بود، در زمانه ما توسط سیستم مدیریت تامین محور و یک طرفه منابع آب و به دست مهندسانی که سیستم اجتماعی را از مدیریت منابع آب حذف نمودند نابود گردیده است.
نتیجه این حذف؛ تقاضاهای تمام نشدنی برای آب، ارتکاب جرم، ناپایداری هرچه سریعتر و گسترده تر سرزمین ، فرونشست زمین و ناامنی آبی در کوتاه مدت و دراز مدت خواهد بود. / مهتا بذرافکن
نظر شما