خبرنگاری در حوزه کشاورزی از من بعنوان یک محقق حوزه آب و روستا درخصوص طرح مسأله حیرت آور خودکفایی در کشت برنج توسط وزیر جهاد کشاورزی می پرسد نظر شما چیست. وقتی خود وزیران و هیات دولت از همه ما بیشتر به منابع اطلاعات دسترسی دارند و وضعیت را میدانند و این تصمیمات را میگیرند چه می توان گفت؟
حقیقتا پاسخی برایش نیست، البته بدیهی است که ما به این نوع خبرها واکنش نشان دهیم و چه بسا بعد مثل بقیه مسائل محیط زیست، خاک و آبهای زیرزمینی و فرونشست، نابرابری، فقر و مهاجرت تبدیل به خبرهای عادی و روزمره می شود. گاهی تایید و گاه تکذیب می گردد و گاهی هم بدون واکنش مسئولان به پشت صحنه منتقل می شود. این مسائل مرا به یاد چند سطر از کتابی که دو سال پیش با کمک استادم ترجمه کردم و انتشارات دانشگاه شیراز چاپ کرد می اندازد. در جایی از این کتاب نویسنده می گوید:
مسأله امروز ما این است که ما اهلی شده ایم، قیود و معانی و سیاستهای سرکوبگر و مخاطره آمیز را به عنوان قانون، سنت، رسم، روزمرگی و عادت و سیاستگذاری .. پذیرفته ایم، آنقدر که حتی می توانیم برای مرگ، کشتار، تخریب، فقر و نابرابری در همه سطوح توجیهی قانع کننده برای افکار عمومی بیاوریم!!
اما جامعه ما برای بقا و پایداری به شقی رام نشدنی، سرسخت و تسلیم نشو در جهت خروج از جهان متوهمی که برایمان ساخته اند و همچنین عادی انگاری چالش های مهم نیاز دارد.
یک جایی کارل مارکس می گوید: اگر خودمان مرتب در مورد آنچه هستیم و آنچه میخواهیم باشیم، مفاهیم سلطه جویانه غلط را خلق کنیم و در مقابل اشتباهات ویرانگر سر خم نموده و توجیه شان کنیم، لاجرم زندگی مان در یک جهان توهمیِ پایدار خواهد گذشت. ( در حالیکه در همان زمان و در دنیای واقعی جهان و زمین ناپایدار زیر پایمان درحال فرونشست است)
حقیقت این است که چیزی که نیاز داریم
Intellectual wilding
«خردمندی رام نشده» است، یک نوع مقاومت خردمندانه در برابر اهلی سازی سیستماتیک و توجیه گری است که با تشخیص توهمات و به چالش کشیدن مسائل بغرنج، حیات مان را از اهلی شدن و غرق شدن در عادی پنداری ها و جهان توهمی نجات دهد.
شاید توسل به این شق رام نشده بتواند ما را از مشی «پروژه ای شدن» که گرفتارش شده ایم نجات بخشد و بتدریج و با تغییر نگرش مان به مسائل و چالش ها؛ آن چیزی که کم داریم یعنی «فرآیندی کردن تسلیم نشدن» همه مردم و بویژه ذینفعان در برابر تصمیمات غلط و سیاست گذاری برای اجرای پروژه های مخاطره آمیز اتفاق افتاده و به خط و مشی غالب ما برای نجات منابع حیاتی سرزمین مان تبدیل شود.
حوزه آب و کشاورزی دقیقا جایی است که نیاز به رام نشدن خردمندانه دارد و نجات آبهای زیرزمینی، تالابها، چشمه ها، رودها و سایر منابع آب و خاک از دست تصمیمات متوهمانه و خردستیز همچون طرح خودکفایی در برنج، آنهم در کشوری با آب و هوای نیمه خشک باید اولویت همه خردمندان دلسوز این سرزمین باشد.
نکته قابل تامل این که در دو استانی که شرایط کشت برنج دارند، ۵۳ درصد از زمینهای کشاورزی و جنگل در روز روشن و درست جلو چشم مسئولان نهادهای مختلف، از جمله جهاد کشاورزی تبدیل به ویلا شده اند!! / مهتا بذرافکن
نظر شما