وی در یک خانواده کارگری در سال ۱۳۳۹ در شیراز بدنیا آمدم. دوران دبستان و دبیرستان را در شیراز سپری کردم .
از همان دوران کودکی به کتاب علاقمند شدم .یادم میآید از مجلات و روزنامه ها عکسهای جانوران را تهیه و در دفتری ۲۰۰ برگی می چسباندم و مطالبی در باره آن حیوان زیر عکس اش مینوشتم. بعد که کامل شد اسم اون کتاب را طبیعت گذاشتم. حتی در مدرسه روزنامه دیواری کلاس خودمان را تهیه میکردم .بعدها چند نمایشنامه با همکلاسیها در مدرسه اجرا کردم. نمایشنامه را با کمک برادرم مینوشیم و در مدرسه اجرا میکردیم .هنوز انقلاب پیروز نشده بود در کوی کارکنان سیمان فارس که آنجا بزرگ شده بودم چندین نمایشنامه برای اهالی آنجا از جمله زر و زور و تزویر . سربداران بازی کردیم که استقبال بی نظیری از آنها شد .
دوران سربازی به دزفول منتقل شدم .آنجا فرصت خیلی خوبی برای من بود تا شروع به نوشتن دل نوشته های خودم بکنم. بعد از اتمام سربازی ازدواج کردم و برای کار مجبور شدم مدت هفت سال به خارج از کشور بروم که تنهایی در کویت سبب شد تا زبان عربی و انگلیسی را یاد بگیرم و شروع به نوشتن داستان کوتاه کنم .کتاب اولم ماجرهای دایی کمال که بالغ بر ۴۰ داستان کوتاه طنز،بر گرفته از شخصیت همکاری در خارج بود که نوشته شده .در همان زمان اولین داستان کوتاه را بنام فرصتهای از دست رفته را نوشتم که بعدها کتاب سوم شد .
که شامل ۲۰ داستان کوتاه اجتماعی هست.
پس از برگشتن از خارج به جزیره کیش مهاجرت کردم که با استاد حسن بیگی آشنا شدم .
دیدار با استاد حسن بیگی و تشویقهای ایشان سبب شد که بصورت جدی به کارم ادامه دهم .
راهنمایی های استاد سبب شد کتاب دومم هم تاکسی نامه زیر چاپ برود ، که شامل ۴۰ داستان کوتاه طنز هست تاکسی نامه حاوی وقایع طنز ی است که در یک تاکسی به وقوع می پیوند . داستانهای تاکسی نامه هر هفته از رادیو صبا برنامه صبامک در حال پخش هست
ضمن اینکه قسمت دوم کتاب تاکسی نامه هم آماده چاپ هست .که امیدوارم با حمایت سازمان منطقه ازاد کیش چاپ شود .
در حال حاضر چندین کتاب داستان بلند بنام ادریس، قدرت پنهان ، انقلاب زنان هم در نوبت چاپ هستند .
تمام داستانهای نوشته توسط این حقیر قابلیت ساخت فیلم و یا سریال شدن را دارد .جا دارد در این فرصت از زحمات صادقانه استاد ابراهیم حسن بیگی تشکر و قدر دانی کنم .
نظر شما